هیست

هیس~ایست

هیست

هیس~ایست

هیست

باید سکوت کرد و صدای تو را شنید

لطفا آزادانه نظر بدهید.

کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

چهل صباح از عصر عاشورا گذشته بود که جابر بن عبدالله و عطیه عوفی به نینوا رسیدند. جابر از چند منزلی کربلا ، پای پیاده عزم قبر حسین نمود در حالیکه می گریست و اوضاع دنیا را می نگریست. 

اوضاع دنیا را بنگر ، وقتی هنوز از چند منزلی کربلا ، جابر کسانی را با خود آورده، قریب به بیست هزار هزار، تا بر سبط نبی وارد گردند و پریشان بازگردند.

این موج نو را در کدام  بحر باید جست؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۵ ، ۱۱:۴۸
محمدصادق میرصالحیان
امام که به هدایت قوم برخاسته بود، روبروی لشگریان لب به خیرخواهی گشود...پس عده ای را سخت متحیر نمود و دسته ای را سخت در قتال با خود یافت. مردی فریاد سر داد، که ای حسین ما خسته ایم و دیگر گوشی برای نصیحت نداریم . دیگری که جانب فرات را داشت گفت، بنگر که حیوانات از شریعه بهره می جویند اما تو و اهلت از این آب نخواهید نوشید. در تاریخ آمده است که مرد را مرض عطش از پای درآورد، چنان که آب می نوشید و سیراب نمی شد. 

پس امام چون آینه ی جان، درونشان را نمایان ساخت و فرمود ،  بخدا سوگند شکم هایتان را حرام پر کرده است...
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۵ ، ۰۹:۱۴
محمدصادق میرصالحیان