هیست

هیس~ایست

هیست

هیس~ایست

هیست

باید سکوت کرد و صدای تو را شنید

لطفا آزادانه نظر بدهید.

کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

یادمه قدیم تر که بچه تر بودیم، تا برق قطع میشد _نمیدونم از ترس بود یا نگرانی_، بلافاصله می رفتیم سراغ تلفن تا به هر شکلی شده شماره اداره برق رو بگیریم تا ازش بپرسیم چرا برق رفته. همیشه یا جواب نمیداد یا اشغال بود یا میگفت مشکلی پیش اومده تا یکم وقت دیگه میاد. این رسم همیشگی بود که ما زنگ میزدیم و اونطرف اینو می گفت. این حرف تکراری همیشه یه دلگرمی خاصی بهمون میداد. انگار بعد ازین حرف خونه یکم روشن تر می شد. از طرف دیگه بزرگترا همیشه میگفتن چرا زنگ میزنی. تا یکم وقت دیگه برق وصل میشه. 

شاید اونا هم با مامور اداره برق هم دست بودن. نمیدونم، اما امروز که برق قطع شد، هیچ تمایلی برای زنگ زدن به مامور برق نداشتم. شاید اولین نشونه ش این باشه که بزرگ شدم. ولی دومین نشونه ش میگه آدم هرچی بزرگتر میشه ، به تاریکی، بیشتر عادت میکنه. امروز دلم خواست برم حال مامور اداره برق رو بپرسم. چند سالیه سرش خلوت تره ، از وقتی ما بزرگ شدیم.


به نام خداوند رحمتگر مهربان

بگو پناه می ‏برم به پروردگار سپیده دم 

از شر آنچه آفریده 

و از شر تاریکى چون فراگیرد 

و از شر دمندگان افسون در گره‏ها 

و از شر هرحسود آنگاه که حسد ورزد 

{راست گفت خداوند بلندمرتبه بزرگ}

سوره فلق

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۵
محمدصادق میرصالحیان